بیگ بنگ: نتایج مطالعهای جدید نشان میدهد دستکم سه چهارم از ژنوم انسان از دیانای غیرکاربردی و بیمصرف تشکیل شدهاست که دانشمندان آن را دیانای زباله نامیدهاند.
#بیماری
#آب_سیاه
#شرح بیماری
آب سیاه (گلوکوم) این مایع در ابتدا مایع مفیدی در چشم ما بوده و با کمک زلالیه چشم را تمیز کرده و چشم را تغزیه می کند و پس از اتمام کارش زاعد شده و از قسمت زاویه چشم و مجرای چشم از چشم خارج می گردد اما زمانی که سن فرد رو به افزایش است و فرد دچار پیری چشم میشود امکان این وجود دارد که مجرای خارج کننده آب سیاه دچار مشکلاتی شود و نتواند مسیر مناسبی برای خروج آب سیاه باشد.
🔸 نکته قابل توجه ۱: فرد زمانی دچار آب سیاه می شود که آب سیاه زاعد در چشم فرد افزایش یابد.
🔸 نکته قابل توجه ۲: افراد گاهی اوغات بدون داشتن احساس خاصی از بخش داخلی،خارجی چشم (مجرای چشم)که به بینی نزدیک است آبی مانند اشک از آن خارج می شود این آب همان گلکوم(آب سیاه)می نامند.
🔸 نکته قابل توجه ۳: اگر فرد دچار آب سیاه باشد در چشم فرد باقی مانده و فشار چشم را بالا می برد.(در افرادی که سن بالای 50 یا 60 دارند این اتفاق رخ خواهد داد وفشار چشم را به 16/1یا حتی21/1 خواهند رساند)
#علائم آب سیاه(گلوکوم)
۱- احساس سنگینی چشم
۲- تاری دید در ناحیه(میدان چشم)
۳- نامناسب بودن دید در شب
۴- سفت شدن چشم
۵- سردرد
۶- تغییر مداوم نمره عینک
#درمان بیماری
فرد مبتلا به این بیماری چشمی باید سریعا به دکتر متخصص مراجعه کند دکتر متخصص پس از تشخیص درست به فرد عمل با لیزر را پیشنهاد می کند.
#عمل لیزر
این عمل(لیزر)نوری است که به چشم آسیبی نمی رساند و باعث منقبض شدن و منبسط شدن چشم می شود و با تاثیر بر نقطه کور نور لیزر همراه با لایه زجاجیه نور پخش شده و بعد به مجرای چشم تاثیر می گزارد و راه مجرا باز می شود فرد پس از عمل لیزر بعد از چند ساعت دچار تاری می شود و این تاری طبیعی است علت این تاری تاثیر نور لیزر به نقطه کور ،عنبیه،مردمک است.
🖋 تهیه شده توسط محمد مهدی چرم
#بیماری
#کوررنگی
کوررنگی یک بیماری اختلال ارثی است که در آن فرد قادر به تشخیص یک یا برخی رنگ ها نمیباشد. سلول های مخروطی چشم افراد کوررنگ فاقد رنگ دانه هایی هستند که موجب دیدن رنگها میشوند. به همین دلیل این افراد برخی رنگها را به شکل طیفی از رنگهای خاکستری و سیاه میبینند.
✅علت
سلول های مخروطی نوعی از سلول های گیرنده ی نور هستند که در شبکیه قرار دارند. این سلولها بر اساس تحریکپذیری خود نسبت طول موج های مختلف نور بر سه دسته تقسیم میشوند:
سلولهای مخروطی نوع S، که نسبت به طول موجهای کوتاه (حدود ۴۲۰ نانومتر) حساسیت بیشتری نشان میدهند و موجب دیدن رنگ آبی میشوند.
سلولهای مخروطی نوع M، که نسبت به طول موجهای متوسط (حدود ۵۳۰ نانومتر) حساسیت بیشتری نشان میدهند و موجب دیدن رنگ سبز میشوند.
سلولهای مخروطی نوع L، که نسبت به طول موجهای بلند (حدود ۵۶۰ نانومتر) حساسیت بیشتری نشان میدهند و موجب دیدن رنگ قرمز و زرد میشوند.
در افراد کوررنگ، در اثر جهش ژن ها، یک، دو و یا هر سه نوع سلول مخروطی شبکیه فاقد رنگ دانه هایی هستند که موجب دیدن رنگها میشوند.
تکرنگبینی
تکرنگبینی و یا کوررنگی کامل نوع نادری از این اختلال است که در آن هیچیک از انواع سلولهای مخروطی فعال نیستند و فرد قادر به تشخیص هیچ رنگی نیست.
دورنگبینی
دورنگبینی: در صورتی ایجاد میشود که یکی از سه نوع سلول مخروطی فاقد رنگدانه باشد. گونهها:
❇️ سرخکوری: اختلالی در تشخیص رنگ که در آن فرد مبتلا توانایی تشخیص رنگ سرخ را از زرد و سبز ندارد. در این صورت فرد رنگ سرخ را تیره و مایل به سبز میبیند.
❇️ سبزکوری : اختلالی در تشخیص رنگ که در آن فرد مبتلا توانایی تشخیص رنگ سبز را از سرخ و زرد ندارد. شایعترین نوع کوررنگی است.
❇️ آبیکوری : اختلال نادری در تشخیص رنگ که در آن شخص مبتلا، به نور آبی حساس نیست و آبی و سبز را با هم اشتباه میکند..
سهرنگبینی نابهنجار
سهرنگبینی نابهنجار یکی از انواع شایع کوررنگی است که در آن هر سه نوع سلول مخروطی فعال هستند ولی در اثر جهش، تحریکپذیری یکی از آنها نسبت به طیف نور تغییر یافتهاست.
🅰️ سرخدشواربینی: یکی از این حالات است که حساسیت گیرندههای رنگ قرمز تغییر مییابد و تشخیص دو رنگ قرمز و سبز (زیرا طول موجهایشان به هم نزدیکتر است) را برای فرد دشوار میکند.
🅱️ سبزدشواربینی: نوع بسیار شایعی از کوررنگی است که در آن تشخیص دو رنگ قرمز و سبز به علت کاهش حساسیت گیرندههای رنگ سبز دشوار میشود.
🆎 آبیدشواربینی: نوع نادری است که در آن حساسیت سلولهای مخروطی فرد نسبت به رنگ آبی کاهش مییابد و فرد در تشخیص رنگهای زرد و آبی دچار مشکل میشود. برخلاف سایر گونهها، آبیدشواربینی وابسته به جنس نیست و تعداد زنان و مردان مبتلا به آن همسان است.
🅰️نوعی نقصان بینایی که در آن اشیای رنگین به رنگی دیگر و اشیای بیرنگ، رنگین بهنظر میرسند، رنگینبینی نامیده میشود.
🖋 تهیه شده توسط سروش جلالوندی
" روزی که امیرکبیر گریست "
" حکایت آبله کوبی و جهالت مردم قدیم "
سال 1264 هجری قمرى، نخستین برنامهى دولت ایران براى واکسن زدن به فرمان امیرکبیر آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانى ایرانى را آبلهکوبى مىکردند. اما چند روز پس از آغاز آبلهکوبى به امیر کبیر خبردادند که مردم از روى ناآگاهى نمىخواهند واکسن بزنند. بهویژه که چند تن از فالگیرها و دعانویسها در شهر شایعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه یافتن جن به خون انسان مىشود .
هنگامى که خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیمارى آبله جان باختهاند، امیر بىدرنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. او تصور مى کرد که با این فرمان همه مردم آبله مىکوبند. اما نفوذ سخن دعانویسها و نادانى مردم بیش از آن بود که فرمان امیر را بپذیرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبلهکوبى سرباز زدند. شمارى دیگر هنگام مراجعه ماموران در آب انبارها پنهان مىشدند یا از شهر بیرون مىرفتند
روز بیست و هشتم ماه ربیع الاول به امیر اطلاع دادند که در همهى شهر تهران و روستاهاى پیرامون آن فقط سىصد و سى نفر آبله کوبیدهاند. در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بیمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امیر به جسد کودک نگریست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچههایتان آبلهکوب فرستادیم. پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبیم جن زده مىشود. امیر فریاد کشید: واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اینکه فرزندت را از دست دادهاى باید پنج تومان هم جریمه بدهی.. پیرمرد با التماس گفت: باور کنید که هیچ ندارم.. امیرکبیر دست در جیب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمىگردد، این پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز ...
چند دقیقه دیگر، بقالى را آوردند که فرزند او نیز از آبله مرده بود. این بار امیرکبیر دیگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گریستن کرد...
در آن هنگام میرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى امیرکبیر را در حال گریستن دیده بود. علت را پرسید و ملازمان امیر گفتند که دو کودک شیرخوار پاره دوز و بقالى از بیمارى آبله مردهاند. میرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصور مىکردم که میرزا احمدخان، پسر امیر، مرده است که او این چنین هاىهاى مىگرید. سپس، به امیر نزدیک شد و گفت: گریستن، آن هم به این گونه، براى دو بچهى شیرخوار بقال و چقال در شان شما نیست.
امیر سر برداشت و با خشم به او نگریست، آنچنان که میرزا آقاخان از ترس بر خود لرزید. امیر اشکهایش را پاک کرد و گفت: خاموش باش، تا زمانى که ما سرپرستى این ملت را بر عهده داریم، مسوول مرگشان ما هستیم.
میرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اینان خود در اثر جهل آبله نکوبیدهاند
امیر با صداى رسا گفت: و مسوول جهلشان نیز ما هستیم.. اگر ما در هر روستا و کوچه و خیابانى مدرسه بسازیم و کتابخانه ایجاد کنیم، دعانویسها بساطشان را جمع مىکنند. تمام ایرانىها اولاد حقیقى من هستند و من از این مىگریم که چرا این مردم باید این قدر جاهل باشند که در اثر نکوبیدن آبله بمیرند.
#دانستنیها
🔴 باکتری هایی که بر روی پوست ما زندگی می کنند ❗️
میلیاردها باکتری متنوع بر روی پوست ما مستقر اند. پوست به عنوان یک بافت خارجی و در تماس مستقیم با محیط، محل آسانی برای ورود میکروب ها است. باکتری هایی که روی پوست اند از نظر مفید یا مضر بودن به دو دسته تقسیم می شوند:
🔷 همسفرگی (Commensalism): برای باکتری مفید و برای میزبان مضر است.
🔶 همیاری (mutualistic): برای باکتری و میزبان هر دو مفید است.
بیشتر باکتری ها جزء گروه اول اند. باکتری ها می توانند همه چیز از عفونت های خفیف (جوش، آبسه و.....) گرفته تا عفونت های جدی در خون، مننژیت و مسمومیت غذایی ایجاد کنند.
باکتری های پوست براساس نوع محیطی که بیشتر در آن رشد می کنند در پوست مستقر می شوند. این محیط ها شامل نواحی روغنی یا چرب (سر وگردن و تنه)، نواحی مرطوب (چین آرنج، بین انگشتان پا) و مناطق خشک (سطوح وسیعی از دست و پا) هستند.
پروپیونی باکتریوم بیشتر در نواحی چرب رشد می کند. کورینه باکتریوم جمعیت غالب نواحی مرطوب و استافیلوکوکوس جمعیت نواحی خشک را تشکیل می دهد. اکنون به ۵ نوع باکتری که در پوست مستقر اند اشاره می کنیم:
⚠️ پروپیونی باکتریوم آکنه (Propionibacterium acnes)
این باکتری بر روی سطوح چرب پوست و فولیکول های مو رشد می کند. تکثیر بیش از حد آن باعث تولید آکنه و مسدود شدن منافذ پوست می گردد. در حالت عادی غده های چربی موادی را برای محافظت و مرطوب نگه داشتن پوست ترشح می کنند. این باکتری از این مواد برای رشد استفاده می کند و منافذ پوست را مسدود می کند. رشد بیش از حد باکتری باعث القای پاسخ ایمنی گلبول های سفید خون و بروز التهاب می گردد.
⚠️ کورینه باکتریوم (Corynebacterium)
این باکتری شامل هر دو گونه بیماری زا و غیر بیماری زا است. کورینه باکتریوم دیفتری به واسطه تولید مواد سمی باعث بیماری دیفتری می گردد. دیفتری شامل عفونتی است که بیشتر گلو و غشای مخاطی بینی را تحت تأثیر قرار می دهد. دیفتری در موارد شدید می تواند باعث وارد آمدن آسیب به کلیه ها، قلب و دستگاه عصبی گردد. در افرادی که سیستم ایمنی تضعیف شده دارند این نوع باکتری می تواند باعث ایجاد عفونت دستگاه ادراری شود.
⚠️ استافیلوکوک اپیدرمیدیس (Staphylococcus epidermidis)
این باکتری از ساکنان بی ضرر پوست است که به ندرت بیماری ایجاد می کند. این باکتری زیست لایه یا بیوفیلم ضخیمی تولید می کند. (مهم ترین فاکتور بیماری زایی باکتری است. اجتماعی از میکروارگانیسم ها که به یک سطح متصل می شوند.) باعث عفونت زایی دستگاه های پزشکی مانند کاتتر، پروتز و ضربان ساز قلب می گردد. همچنین یکی از علل عفونت خونی بیمارستانی است و به طور گسترده ای در مقابل آنتی بیوتیک ها مقاوم است.
⚠️ استافیلوکوک اورئوس (Staphylococcus aureus)
از رایج ترین باکتری های پوست است و در حفره های بینی و دستگاه تنفسی یافت شده است. برخی از گونه ها بی ضرر اند و برخی خطر جدی ایجاد می کنند. این باکتری از طریق مولکول های چسبنده ای که در خارج از دیواره سلولی اش وجود دارد به سطوحی از جمله ابزار و تجهیزات پزشکی متصل می شود و باعث ایجاد عفونت به خصوص در هنگام بستری شدن در بیمارستان می گردد.
⚠️ استرپتوکوک پیوژنز (Streptococcus pyogenes)
در پوست، گلو و نواحی دیگری از بدن یافت می شود. شماری از بیماری هایی که این باکتری به وجود می آورد شامل عفونت گلو، تب مخملک، زرد زخم، التهاب غلاف نکروزان، سندرم شوک سمی، سپتی سمی و تب روماتیسمی حاد اند. این باکتری می تواند مواد سمی ای تولید کند که باعث نابودی گلبول های سفید و قرمز خون می گردد.
📝 نگارنده: مریم شجاعی؛ کارشناس ارشد بیوشیمی
#دانستنیها
🐞 #سوسک_ببری
سوسک ببری (سوسک دونده سریع) (نام علمی: Cicindelinae) به طور سنتی به عنوان اعضای سریع و درندهخوی خانواده سیسیندلیدا طبقهبندی میشد، اما در حال حاضر آنها زیرخانواده از تیره سوسکهای زمینی به شمار میروند. سریعترین گونه از سوسک ببریقادر به دویدن با سرعتی معادل ۹۹ کیلومتر بر ساعت، حدوداً ۱۲۵ برابر طول بدنش در هر ثانیه است. این موجودات از دیگر حشرات تغذیه میکنند که در سواحل و کنارههای ماسهای، کنار جادهها، و در طول راههای جنگلی میخرامند. این حشرات به نسبت کوچک و باریک، درست به رنگ ماسه یا موادی هستند که روی آنها میدوند. یکی از معمولترین گونهها در ایالات متحده، سبز با جلای فلزی براق و چندین گونهٔ نزدیک سبز رنگ یا مسی رنگ هستند. قابها اغلب خالدار یا راهراههایی با ته رنگ روشنتر هستند.
لاروهای سوسک ببری موجودات سفید رنگ هستند با سر بزرگ، با جلای فلزی و آروارههای بالایی (فکها) بزرگ. نسبت به حشرات طعمه، این لاروهای کرمی شکل حتی خطرناکتر از بالغها هستند. آنها به سادگی در حفرههای کوچکی که کندهاند در کمین مینشینند، با آروارههای بالایی کاملاً باز، آماده برای گرفتن هر حشرهای که از روی آنها عبور میکند. قلابها در عقب شکم آن برای چسباندن لارو به کنارههای حفره هستند و اگر شکار قصد قرار گرفتن در محل استراحت لارو و پرتاب کردن آن به بیرون برای حملهٔ متقابل را داشته باشد، قلابها مانع میشوند.
جهت مشاهده این ویدئو و سایر ویدئو های وبسایت به کانال تلگرام بیوسای مراجعه فرمائید
حدود ۱۰-۱۵ درصد زوجها نابارور هستند و در اغلب موارد نیاز است از روشهای کمک باروری -که در اصطلاح علمی به آنها (Assisted Reproductive Techniques)ART میگویند- استفاده شود. روشهای کمک باروری انواع بسیار زیاد دارند که از بسیار ساده شروع و به بسیار پیچیده ختم میشوند. باید دانست که هر زوجی نیازهای مخصوص به خودشان را دارند و باید روش مناسب همان زوج را به آنها پیشنهاد کرد.
IVF مانند IUI یکی از روشهای کمک باروری (ART) است. برخلاف آی یو آی (IUI) که در آن اسپرمهای مرد توسط لولهای وارد رحم خانم میشوند، در آی وی اف (IVF) تخمک خانم با اسپرم مرد در خارج از بدن، در محیط آزمایشگاه باهم ترکیب میشوند و پس از لقاح، جنین حاصله در داخل رحم خانم گذاشته میشود. از زمان تولد اولین نوزاد با استفاده از روش درمانی IVF در سال ۱۹۷۸، این روش درمانی، امید تازهای برای زوجهای نابارور به وجود آورده است. IVF مخفف اصطلاح In Vitro Fertilization یا لقاح خارج رحمی است.
در تمام مواردی که شرایط رسیدن اسپرم به تخمک در رحم فراهم نباشد مانند بسته بودن لولههای رحمی، چسبندگیهای حفره لگنی، تعداد کم اسپرم و تحرک پایین اسپرم از روش IVF استفاده میشود. میزان موفقیت IVF برای هر انتقال جنین در مراکز درمان ناباروری، بر اساس شرایط آزمایشگاه جنین شناسی و دقت متخصصین زنان در روند درمان، همچنین وضعیت اسپرم و تخمک و سن زن مورد ارزیابی قرار میگیرد. با توجه به شرایط گوناگون، میزان موفقیت در هر بار انجام عمل انتقال جنین متفاوت است و معمولاً بین ۳۰-۴۰ درصد میباشد.
برای مشاهده متن کامل این پست به ادامه مطلب (بر روی فلش قرمز رنگ سمت چپ کلیک نمایید) مراجعه فرمایید
جهت مشاهده این ویدئو و سایر ویدئوهای وبسایت به کانال تلگرام بیوسای مراجعه فرمایید
رشد و متاستاز سلولهای سرطانی بواسطه تحریک رگ زایی
💉 💊 متاستاز (به انگلیسی: Metastasis) یا فراگستری به گسترش و مهاجرت سلولهای سرطانی از یک بافت به بافتهای دیگر، گفته میشود.
در برخی از سلولهای توموری تعداد اندکی از خصوصیات سلول اولیه تغییر میکند و سلول توموری هنوز کم و بیش شبیه سلول اولیهای است که از آن منشأ گرفتهاست. تومورهایی که در اثر این سلولها پدید میآیند تومورهای خوشخیم نامیده میشود. تومورهای خوشخیم، گسترش محدودی دارند و تومور، فقط در همان محل سلول اولیه مشاهده میشود.
اما در برخی از سلولهای توموری در اثر جهشهای بیشتر، اغلب خصوصیات سلول اولیه تغییر میکند. این سلولها پروتئینهایی را بیان میکنند که در حالت عادی در سلولهای نرمال، بیان نمیشوند. همچنین در این سلولها از بیان برخی از پروتئینها، جلوگیری میشود. این تغییرات در بیان پروتئینهای سلولی باعث میشود سلول سرطانی، ارتباط خود را با سلولهای مجاور از دست دهد و با تجزیه ماتریس بینسلولی، از محل اولیه خود مهاجرت کرده و به محل دیگری برود و در آنجا نیز باعث ایجاد تومور شود. به عمل مهاجرت سلولهای سرطانی از محل اولیه به محلی دیگر، متاستاز، و به این نوع تومورها، تومورهای متاستاتیک گفته میشود.
#دانستنیها
✅ وزغ سورینامی، دوزیست کمتر شناخته شدهای است که در آمریکای جنوبی زندگی میکنند. نوع ماده این گونه شگفتانگیز باید جایزه مادر سال را در میان حیوانات دریافت کند چراکه وزغ مادر برای امنیت بیشتر نوزدانش، آنها را در پشت خود حمل میکند تا بچههایش از هر گونه خطر احتمالی در امان بماند.
در این میان دوزیستی وجود دارد که تفاوت گستردهای در قاعده باروری معمول ایجاد کرده است. این وزغ بومی کشور سورینام «Pipa pipa» نام دارد که نوع ماده این جانور، تخمهای خود را به پوست خود (در قسمت پشت جانور) جذب میکند. در این محل، نوزادان جوان میتوانند در امنیت و آرامش رشد میکنند و در آخر از پوست بدن مادرشان بیرون بپرند و وارد دنیای واقعی شوند.
براساس گفتههای دیوید کاناتلا، متخصص خزنده شناسی دانشگاه تگزاس، وجود وزغ سورینامی با یک سری تغییر ناگهانی جنسی قدیمی آغاز شد. این موجود قورباغهای کاملا آبزی است و بنابراین فرصت کافی را در اختیار دارد تا تعاملات جفتگیری آکروباتیکش را فراهم کند.
کاناتلا در این باره بیشتر توضیح میدهد: «جفت گیری در حالتی به نام « amplexus» صورت میگیرد. در حالی که قورباغه ماده در اطراف شنا میکند، قورباغه نر به انتظار مینشیند. معمولا قورباغه ماده در آب پشتک میزند و به اطراف میجهد که این کار برای قورباغهها بسیار عجیب است چرا که اکثر این موجودات مدت زمان زیادی را در آب سپری نمیکنند».
وزغها نوعی قورباغه هستند و درواقع وزغ سورینامی شباهت بیشتری به یک قورباغه معمولی دارد تا یک وزغ؛ تفاوتهای موجود بین این دو گونه غیررسمی هستند.
وی در ادامه اضافه میکند: «پیش از این اتفاق، پوست قسمت پشتی قورباغه ماده تحت تاثیر هورمونی شروع به ضخیم شدن میکند. در هنگام جفتگیری، وقتی که آنها پشتک و بارو میزنند، قورباغه ماده تخمها را یکی یکی بیرون میاندازد تا قورباغه نر آنها را بارور کند. تخمهای بارور شده پشت مادر فرود میآیند، محلی که پوست به ضخیم شدن ادامه میدهد و دور تخمها رشد میکند. بنابراین تخمها درون پوست جا میگیرند».
این حرکات آکروباتیک بیش از 24 ساعت به طول میانجامد و جانور ماده میتواند بیش از 100 تخم را در پوست ضخیم پشتش جاسازی کند. نوزادان برای چند ماه در پوست مادرشان جا خوش کرده، رشد میکنند و مرحله «نوزاد قورباغه» را به طور کلی جا میگذارند.
وقتی که آنها آماده ترک کردن خانه پوستین خود میشوند، یکی پس از دیگری از پشت مادرشان، که زیر آب قرار دارد، بیرون میپرند. این پدیده یک انطباق تکاملی باورنکردنی محسوب میشود. وزغ سورینامی به جای تخمگذاری در محلی دیگر و قرار دادن نوزادانش در معرض خطر، آنها را در جایی امن، پشت خود، حمل میکند؛ این پدیده شباهت زیادی به تکامل رحم در پستانداران دارد. و هنگامی که کار وزغ ماده تمام شد، به سادگی پوست اضافی را پوست اندازی میکند و سراغ کار خودش میرود.
با این حال این تنها بخشی از زندگی وزغ سورینامی است.
بدن این موجود چنان مسطح است که کاناتلا، مردی که زندگیاش را صرف مطالعه دوزیستان کرده است، به سختی میتواند آن را در قالب کلمات توصیف کند و در آخر آن را به قورباغهای له شده زیر چرخ ماشین تشبیه میکند. خصوصا سر این جانور شکلی مخروطی دارد و شبیه لبه تیغ است.
اما شکل مخروطی سر این وزغ هم، مانند هر مشخصه دیگری روی بدن هر موجودی، نوعی سازگاری با محیط زندگی است. این وزغ در طی روز در میان برگهای ته دریاچههای آمریکایی جنوبی پنهان میشود که زیستگاه مناسبی برای این موجود قهوهای رنگ با بدن تخت و زاویه دارش به شمار میرود. وزغ سورینامی قبل از این اقدام به حمله عجیب و غریبی، حداقل برای یک قورباغه، به سمت طعمهاش کند در جای خود صبورانه به انتظار شکار مینشیند.
یک مورد عجیب درباره وزغ سورینامی این است که این جانور زبان ندارد. کانتلا در پاسخ به اینکه عدم وجود زبان چه معنایی میتواند داشته باشد، گفت: «این امر بدین معناست که وزغ سورینامی برای تغذیه از روش مکش استفاده میکند. وقتی که یک ماهی جلوی این قورباغه شنا میکند، آنها به سرعت دهان خود را باز میکنند و شروع به مکیدن میکنند که بدین ترتیب ماهی به داخل دهان قورباغه کشیده میشود و احتیاجی هم به زبان نیست».
اعمال این استراتژی شکار را در یک جفت دوزیست دیگر هم شاهد هستیم، دو گونه سمندر غول پیکر که آن سوی اقیانوس آرام در چین و ژاپن زندگی میکنند. این هیولاها میتوانند تا 2 متر رشد کنند و مانند وزغ سورینامی سرهای بزرگی دارند که قدرت مکش را افزایش میدهد.
همچنین وزغ سورینامی هم مانند این سمندرهای عظیم الجثه دارای چشمهای ریزی است. بنابراین پروسه شناسایی طعمه چگونه صورت میگیرد؟ درواقع این جانوران از همان اندام حسی کناری کوسهها، سیستمی متشکل از ساختارهای سنسوری که تغییرات فشار آب را شناسایی میکند، استفاده میکنند. به عقیده کاناتلا وزغ سورینامی با استفاده از همین شیوه ماهی شکار میکند.
موضوع جالب توجه اینجاست که اندامهای حسی کناری در بچه قورباغههای نژادهای دیگر هم دیده میشود اما این ویژگی در هنگام بلوغ از بین میرود. با توجه به این که وزغ سورینامی زمان زیادی را در آب سپری میکند، دلیل خوبی برای نگه داشتن این ویژگی در این جانور وجود دارد. در اعماق تاریک دریاچهها که محل سکونت این جانور است، اندامهای حسی کناری در هنگام تشخیص شکار بسیار سودمندتر از قوه بینایی است.
علاوه بر این، وزغ سورینامی راه خود به سمت طعمه را به وسیله انگشتان بدون پرده عجیب و غریبش احساس میکنند. هر کدام از این انگشتها دارای چهار لبه در راس خود هستند که هر کدام از این لبهها انشعابات خود را دارند؛ شبیه به فرکتال یا پرشکن.
کاناتلا در این باره میگوید: «هیچ قورباغه دیگری وجود ندارد که چیزی شبیه به ساختار حسی وزغ سورینامی داشته باشد. این موجودات کاملا ثابت میمانند و بازوهایشان درست جلوی رویشان گسترده میشود. اگر چیزی به بازوهای آنها برخورد کند یا حتی حرکتی در آب برخلاف لبههای انگشتانشان احساس کنند، سیگنالی است به این معنا که چیزی در آن نزدیکی وجود دارد. در نتیجه دهان مکنده به سرعت برق باز میشود».
وزغ سورینامی یکی از عجیب و غریبترین دوزیستان دنیا محسوب میشود و مطمئنا در دسته مادران فداکار نیز قرار میگیرد.
مترجم: هانا حیدری
جهت مشاهده این ویدئو و سایر ویدئوهای وبسایت به کانال تلگرام بیوسای مراجعه فرمایید
مجله علمی زیست شناسی
_________________
دانستنیهای زیست شناسی
زیست شناسی دبیرستان و کنکور
ویدئوها و انیمیشن های آموزشی
جزوات و نمونه سوالات
کتب و رفرنس های علمی
مقالات علمی و پژوهشی
__________________
حمید نقی زاده
کارشناس ارشد فیزیولوژی دام
دبیر زیست شناسی دبیرستانها و آموزشگاههای تهران
بایوسای را در آپارات، تلگرام و اینستاگرام نیز دنبال کنید